۵۵۹

ساخت وبلاگ
 

سالها پیش وقتی مریم و آرش تنها دوستان صمیمی ام بودند به آن ها نگاه می کردم، دوست داشتنی که بین آنها بود را نگاه می کردم و فکر می کردم آیا من هم میتوانم همچین چیزی را داشته باشم؟حتا مطمئن نیستم که ارزشش را داشته باشد. من از آن ها جدا شدم، آن ها هم از هم. دلم برای آن روزها تنگ است.

کم کم دارم مریم و آرش را از یاد می برم، و این قلب مرا می شکند. یک روز فکر می کردم ما همیشه رفیق خواهیم ماند. ما همیشه در خیابان ها آواز می خوانیم. ما همیشه باهم غصه خواهیم خورد و باهم خواهیم خندید.

۱۵-۱۶ سالگی واقعن احمق بودم.

نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۷ساعت 21:45 توسط لیمو|

از براهنی....
ما را در سایت از براهنی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : feelslikeweonlygobackwards بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1397 ساعت: 22:44