من هم مثل تو سعی کردم با تمام نیروهایم علیه فراموشی مبارزه کنم. من هم مثل تو فراموش کردهام. من هم مثل تو آرزوی یک بهخاطرآوردن تسلّیناپذیر را داشتهام؛ خاطرهای از سنگ و سایه. من با تمام قوایم، تا آنجا که به من مربوط میشود، علیه وحشت مبارزه کردهام؛ وحشت درک نکردن چرای یک خاطره. من هم مانند تو فراموش کردهام. چرا باید احتیاج مبرم بهخاطر آوردن را انکار کرد؟
از براهنی....برچسب : نویسنده : feelslikeweonlygobackwards بازدید : 137